یکى از سنّتهاى خوب حوزه هاى علمیّه مباحثه درسهاست که براى رفع اشکالات و ابهامات درس انجام مى شود، بدین صورت که هر دو یا چند نفر گرد هم مى نشینند و یکى از آنها نقش استاد را به عهده مى گیرد و درس را مرور مى کند و توضیح مى دهد. البته در ضمن اینکه او براى طلاب دیگر تدریس مى کند، آنان نیز اشکالات، ایرادات و نقاط مبهم خود را مطرح مى کنند و از وى دلیل مى خواهند، و او نیز موظف است به آنان پاسخ علمى بدهد. در هر مباحثه، مطالب درس شکافته مى شود و در معرض بحث و تعمق قرار مى گیرد. هر مفهوم که در ذهن آماده مى شود، به کمک مفاهیم دیگر مورد بحث و تبادل نظر قرار مى گیرد. این بحثها و مناظره ها داراى فوایدى است که عبارتند از:

 

1 . تأثیر در سرعت یادگیرى:

مباحثه نه تنها مفاهیم تدریس شده را در ذهن منقّش مى کند، بلکه بسیارى از مطالب مرتبط به آن را در ذهن متعلم ماندگار مى سازد. همچنین مباحثه، یادگیرى را به نوع محکمى تقویت مى کند. بدین وسیله است که طلبه کم کم در مى یابد که استعداد و توان یادگیرى و یادآورى بالایى دارد، در هر مباحثه که یک طلبه بتواند در بیان مطالب درسى موفق شود، علاقه وى به مباحثه افزون مى شود و این امر مرتباً بر سیستم یادگیرى او تأثیر مى گذارد.

 

2 . شکوفا شدن استعدادها:

گاهى اوقات فردى احساس حقارت مى کند، ولى با بحث و مناظره پى به استعدادها و تواناییهاى خویش مى برد و زمینه بروز استعدادها برایش فراهم مى شود و به خودشناسى بیشترى مى رسد. مباحثه اثر عمیقى در شکفتن استعداد و شکل گیرى گرایشهاى علمى طلبه دارد. استعددهاى طلبه بتدریج در طول مباحثات مکرر

رخ مى نماید و طلبه احساس مى کند در یک یا چند روش و علم مشخص توانایى بیشترى دارد.

 

3 . شناخت اشتباهات خویش:

برخى اوقات انسان گمان مى کند درک او از مطلب صحیح بوده است. در صورتى که با بحث و مناظره افقهاى فکرى دیگرى به رویش گشوده و متوجه اشتباه خویش مى شود. آگاهى یافتن از نقاط ضعف باعث مى شود طلبه به سوى یادگیرى بیشتر و برطرف کردن سریع تر مشکلات علمى پیش رود و توفیق خود را در مباحثات بعدى تضمین کند، و به پرسش ها پاسخ علمى و منطقى دهد.

4 . کشف سطح معلومات:

مباحثه به طلبه مى فهماند که در چه سطحى از علم قرار دارد، معمولا چه نوع مطالبى را فراموش مى کند، و مانند آن. در صورت ادامه چنین روشى طلبه بتدریج شیوه دقت و نکته سنجى و روش یافتن نقاط ضعف و نیز روش صحیح اصلاح مطالب ضعیف و بى منطق را مى آموزد و اینگونه دقتها به سرعت انتقال مفاهیم و توانایى نقد صحیح و سریع یارى مى دهد.

 

5 . تسلط بر روش تدریس:

از برکات مهم مباحثه این است که بیشترین کمک را به طلبه مى کند که چگونه مفاهیم درسى را تمرین کند. مثلاً طلبه اى که در یک مباحثه نقش استاد را ایفا مى کند، نه تنها باید مطالب آن درس را دقیقاً بداند، بلکه باید توان آن را در خویش بیابد که آن مطلب را تدریس کند. منظور این است که حفظ طوطىوار مطالب، طلبه را در هنگام مباحثه رسوا مى کند. از این رو، وى مجبور است ضمن آنکه مطالب را تدریس مى کند، نکات فنى «تدریس» را در نظر بگیرد.

بدین ترتیب جلسه مباحثه، به یک کلاس نمونه تبدیل مى شود که در آن طلاب به تمرین معلمى مى پردازند و یافته هاى علمى و مهارتهاى خود را عرضه مى کنند.(1)

سعدى گوید: «سه چیز پایدار نماند: مال بى تجارت و علم بى بحث و ملک بى سیاست».(2)

در اینجا به بخشى از آداب مباحثه اشاره مى شود:

1 . برنامه ریزى دقیق زمانى و مکانى و مراعات نظم و وقت مباحثه

2 . مطالعه کافى با دقت لازم پیش از مباحثه .

3 . حق پذیرى و حق جویى در مباحثه. طلبه باید به دنبال حق باشد نه آنکه بخواهد حرف خود را به کرسى بنشاند.

4 . لازم است هر یک از افراد هم بحث آنچه را حق و صواب است بپذیرند.

5 . پرهیز از حاشیه روى. با توجه به اینکه مدت مباحثه محدود است و باید به بهترین گونه ممکن از آن استفاده کرد پرداختن به مسائل جنبى و دورى از اصل و متن به درس ضربه مى زند، به علاوه موجب تضییع وقت است.

6 . لازم است هر یک از افراد هم بحث به سخنان دیگرى کاملا گوش کند و اشتباهات او را با استدلال و منطق تذکر دهد.

7 . باید فضاى مباحثه از هرگونه عوامل آزاردهنده و سرگرم کننده به دور و در جاى مناسب و خلوت باشد.

8 . لازم است با افراد با سابقه و بزرگتر از خود در مباحثات و مذاکرات علمى، رفتارى آمیخته با ادب در پیش گرفت.

9 . در مباحثه باید اصل بر استدلال و مستندات علمى باشد و از سخنان و دلایلى که پشتوانه علمى ندارد دورى شود «نحن أبناء الدلیل، حیثما مال نمیل».

10 . سزاوار است که طرفین مباحثه پیش از حضور در جلسه با وضو گرفتن، خود را به طهارت روحى مزیّن، و سپس مباحثه را شروع کنند.

گفتنى است که بین بحث و مجادله فرق است: در جدل کوشش بر این است که جدل کننده نظرهاى خود را بر دیگرى تحمیل کند و توجهى به نظر دیگرى ندارد. ولى در مباحثه موضوعْ تحلیل، و راههاى منطقى و اصولى دنبال مى شود.

در بحثْ نتایج بحث مورد رضایت طرفین و عکس العملها مثبت است; ولى در جدل طرفین دستخوش احساسات شدید مى شوند و چون مقتضاى طبیعت بشر برترى طلبى و خودخواهى است ناچار احساسات بر موازین عقلى غلبه پیدا مى کند. در بحثهاى منطقى احساسات مهار مى شود، اعضا مى کوشند تا نظر خود را به یکدیگر تفهیم کنند نه تحمیل، و کوشش مى شود که بهترین پاسخ و راه حل به دست آید، امّا در جدل چنین نیست.

دسته ها : حجره
جمعه بیست و پنجم 11 1387

  الف) پرهیز از کارهاى خلاف مروت:

فقها فرموده اند: اعمال خلاف مروت مضرّ به عدالت است و امام جماعت نباید کارى بر خلاف مروّت انجام دهد. میزان در خلاف مروّت این است که انسان کارى را انجام دهد که عرف جامعه آن را سبک و زننده، یا براى روحانى غیر مناسب مى دانند; مانند وارد شدن به مجالس و محافلى که متناسب با شأن طلبه نیست یا انتخاب نوع لباس و پوششى که عموم مردم آن را زیبنده طلبه نمى دانند یا آرایش مو که براى طلبه سبک و زننده باشد.

ب) حلم در برابر جاهلان:

طلبه باید حلیم باشد نه اینکه تا کسى جسارتى کرد، او هم مقابله کند.

شخصى به مرحوم آیة الله سید احمد خوانسارى(قدس سره) جسارت کرد و لحظاتى به فحش و ناسزا ادامه داد تا موقع اذان نماز رسید. ایشان فرمودند: «ببخشید آقا، وقت نماز است اجازه مى فرمایید به نماز بروم». آن شخص با دیدن این همه حلم و گذشت از کرده خود پشیمان شد و از ایشان عذر خواهى کرد.

روزى دوچرخه سوارى، به علامه طباطبایى(قدس سره) زد و ایشان و دوچرخه سوار به زمین خوردند. علامه بلند شد و با کمال حلم به جاى برخورد با او، لباس وى را تکاند و فرمود: «دست و پایت که آسیب ندید!»

 

ج) تواضع

: پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود: «... إنّ التَواضُعَ یزید صاحبه رفعة فتواضعوا یرفعکم الله ...».(1) نیز امیرالمؤمنین على(علیه السلام)فرمود: «خفض الْجَناح زینة العلم».(2)

آیة الله حاج شیخ حسین کبیر قمى(قدس سره) بسیار متواضع بود. خودش در صف نان مى ایستاد و زودتر از نوبت به هیچ عنوان نان نمى گرفت. و به قصاب مى گفت: «از همان گوشتى که به سایر مردم مى دهى به من هم بده».

 

د) وقار و سنگینى

: طلبه ـ خصوصاً ملبس ـ باید باوقار بوده، مراقب خود باشد که زیاد مزاح نکند، زیاد نخندد، یا کارى نکند که در چشم مردم حقیر جلوه کند. امام صادق(علیه السلام) فرمود: «اطلبوا العلم و تزَیَّنوا مَعَه بالحلم و الوقار».(3)

 

هـ ) تناسب ظاهر

: از جمله وظایف طلبه این است که باید ظاهر طلبگى هم داشته باشد. على(علیه السلام)فرمود: «صلاح الظواهر عنوان صحّة الضمائر».(4)

نیز امام صادق(علیه السلام) فرمود: «فَساد الظّاهر من فساد الباطن».(5)

 

و) آگاهى به زمان

: از جمله ویجگیهاى طلبه نمونه آگاهى به زمان و قدرت تحلیل صحیح شرایط زمان است. امیرالمؤمنین على(علیه السلام) فرمود: «لابدّ للعاقل من أن ینظُرَ فى شَأْنِه فلیحفظ لسانه و لیعرف أهل زمانه».(6)

ز) طرح نکردن مشکلات براى دیگران

: طرح مشکلات با افراد ناآگاه و غیرحوزوى و کم ظرفیت بخصوص در مجامع عمومى و بویجه در زمینه تأمین معاش صحیح نیست و باید حتى المقدور ترک شود; زیرا پى آمدهاى غیرقابل جبرانى دارد.

ح) نماز شب

: مرحوم علامه طباطبائى(قدس سره) مى فرمود:

چون به نجف اشرف براى تحصیل مشرف شدم گاه گاهى به محضر مرحوم آیة الله قاضى شرفیاب مى شدم. یک روز کنار درِ مدرسه اى ایستاده بودم که مرحوم آیة الله قاضى از آنجا عبور مى کردند. چون به من رسیدند دست خود را روى شانه ام گذاردند و گفتند: «فرزندم دنیا مى خواهى نماز شب بخوان، آخرت مى خواهى نماز شب بخوان».(7)

ط) توجه به شعائر مذهبى

: به حفظ و رعایت شعائر و آداب دینى همچون حضور در مساجد، شرکت در نماز جماعت، نماز اوّل وقت، افشاى سلام از وظایف حتمى طلاب است.

 

انس با قرآن

: تلاوت قرآن باعث رهایى از غفلت است. این ذکر جاودانه ثبات مى دهد، بصیرت مى بخشد، به تفکر وادار مى کند و مغز و دل انسان را سرشار از معنویت مى سازد.

 

یا) امیدوارى در همه حال

: طلبه باید همیشه امیدوار باشد. ممکن است کم کم مسائل و مشکلات و نارساییهاى مختلف دست به دست هم دهند و سبب یأس و نومیدى شوند. یأس باعث مى شود که طلبه از تحصیل دست بکشد. برخى از این مشکلات عبارتند از: طعنه ها و حرفهاى دیگران، سختى و مشکلات درس، طولانى بودن مقصد و مسیر. براى رفع این مشکلات و نیز دیگر موانف ذکر این خاطره مناسب است:

مردى چهل ساله از روى عشق به این هدف مقدّس به حوزه علمیه آمد و از جامع المقدّمات شروع کرد و به درس خواندن پرداخت. روزى از یکى اساتید پرسید: من در این سن تازه ادبیات شروع کرده ام، کى به مقصد مى رسم؟ استاد با آرامشى حاکى از اعتماد به فضل الهى، گفت: «در این مسیر با شروعْ رسیده اى و نیازى به پایان نیست!» سپس این آیه را خواند: (و من یخرج من بیته مهاجراً الى الله و رسوله ثمّ یدرکهُ الموت فقد وقع أجرُهُ على الله و کان الله غفوراً رحیماً)(1). در این آیه همه فعلها مضارع آمده اند غیر از وقوع اجر: «وقع» که ماضى است. این بدان معناست که از همان وقت که حرکت را آغاز کردى اجر تو با خداوند متعال است. بنابراین اگر در این راه با درک و عشق و آگاهى آمده اى با شروع رسیده اى. پس همیشه امیدوار باش.

 

یب) انس با امام زمان

: نام خوبى نهاده اند، سرباز امام زمان! اگر شایسته چنین عنوانى شدیم، دیگر نمى توانیم از فرمانده خود غافل باشیم. وقتى امام زمان(علیه السلام) فرموده اند: «انّا غیر مهملین لمراعاتکم و لا ناسین لذکرکم»، تکلیف ما معلوم است.(2)اینجاست که نیاز به رابطه با آن «تنها امید نجات » بخوبى احساس مى شود. این نیاز مانند نیاز به آب و هواست و مى تواند در چند شکل پدیدار شود. توسل، توجه و انتظار. انتظار یعنى براستى انتظار ظهور داشتن.

_______

1 . کافىج 2، ص121، باب التواضع ح 1.

2 . بحار الأنوارج 78، ص 80 ، باب 16، ح 65 .

3 . بحار الأنوارج 2، ص 41، باب 10، ح 2.

4 . شرح غرر الحکمج 4، ص 196.

5 . بحار الأنوارج 73، ص 395، باب 144، ح 1.

 6-بحار الأنوارج 1، ص 88 ، باب 1، ح 13.

7. سیماى فرزانگانص 214. براى آگاهى بیشتر در این زمینه رک: سیماى فرزانگانج 3، ص 211 ـ 243، بخش هفتم: سحرخیزى و نماز شب، رمز موفقیت.

 

دسته ها : حجره
جمعه بیست و پنجم 11 1387

زندگى در مدرسه آدابى دارد که عمل به آنها براى طلاب مفید است:

1 . مقررات و شرایط مدرسه را محترم بدانید.

2 . نظم و نظافت را در مدرسه مراعات کنید.

3 . از سر و صدا و صداى بلند در مدرسه بپرهیزید.

4 . در وظایف درسى و تحقیقى خود کوتاهى نکنید.

5 . با لباس مناسب در مدرسه ظاهر شوید.

6 . از وسائل و اموال خود مراقبت کنید.

7 . بى موقع به حجره دیگران نروید.

8 . از خطاى دیگران گذشت کنید.

9 . به حقوق دیگران احترام کنید و بى اجازه دست به وسائل دیگران نزنید.

10 . سعى کنید با دیگران مدارا کنید و روحیه سازگار داشته باشید.

11 . به عیوب دیگران توجه نکنید.

12 . به عموم طلاب بویجه سادات و طلاب معمّم و بزرگتر از خود احترام کنید.

دسته ها : حجره
جمعه بیست و پنجم 11 1387

 

زندگى در حجره، تجربه حیات جمعى است و مناسب است با آداب زیر همراه باشد:

1 . در انتخاب حجره از مشورت با مسؤولان مدرسه بهره گیرید.

2 . از انتقال زیاد از حجره اى به حجره دیگر بپرهیزید; زیرا این کار شما را در نظر دیگران حقیر مى کند.

3 . نشستن و خوابیدن شما در حجره رو به قبله باشد.

4 . در کارهاى حجره با هم حجره اى همکارى کنید.

5 . کارهاى خود به گردن دیگران نیندازید.

6 . اگر در انجام دادن امور مشترک حجره اختلاف پیدا شد با یکدیگر مذاکره کنید.

7 . نظم را در به حجره مراعات کنید و هر چیزى را در جاى خود قرار دهید.

8 . از قرار دادن لوازم اضافى و غیرضرورى در حجره خوددارى کنید.

9 . بدون اجازه به اموال و اثاثیه هم حجره خود دست نزنید.

10 . وقتى از حجره بیرون مى روید درِ حجره را قفل کنید.

11 . از اذیت کردن هم حجره اى بپرهیزید.

12 . پشت سر هم حجره اى خود بدگویى نکنید و اسرار او را نزد دیگران فاش نسازید.

13 . هیچ گاه با یکدیگر لجاجت نکنید. سعى کنید اختلافات را با روش صحیح حل کنید.

14 . براى مشکلات کوچک، دوستى خود را با هم حجره اى به هم نزنید و ضعفهاى او را تحمل کنید.

15 . اگر هم حجره اى از شما دلگیر است از او عذرخواهى کنید.

16 . انتقاد بجاى هم حجره اى را با کمال تواضع بپذیرید و بدان عمل کنید.

17 . در فرصتهاى مناسب با هم حجره اى گفت وگو کنید و از تجربیات او بهره بگیرید.

18 . اگر از هم حجره اى خود کار خلافى دیدید به او تذکر دهید و در صورت لزوم موضوع را با مسؤولان مدرسه در میان بگذارید.

19 . گاهى در اعیاد اسلامى و مناسبتهاى دیگر به همدیگر هدیه بدهید.

20 . در ایامى که از هم حجره اى خود دور هستید براى یکدیگر نامه بنویسید و با هم

تماس تلفنى داشته باشید.

21 . در فهم و یادگیرى دروس، همدیگر را یارى دهید.

22 . در حق هم حجره اى خود ایثارگر باشید ودر انجام دادن کارهاى مشترک بر او سبقت بگیرید.

23 . اگر هم حجره اى شما به کمکتان احتیاج پیدا کرد، او را یارى کنید.

24 . به هنگام مشکلات، بیمارى و ناراحتى با او هم دردى کنید.

25 . از جهت نور، گرما، سرما، حال هم حجره اى را رعایت کنید.

26 . با او به نرمى و ملاطفت سخن بگویید.

27 . از ایجاد سروصدا در حجره بپرهیزید و براى استفاده از رادیو و ضبط از گوشى استفاده کنید.

28 . وقتى هم حجره اى شما مشغول مطالعه است تمرکز حواس او را به هم نزنید.

29 . وقتى هم حجره اى در حجره استراحت مى کند براى مطالعه از محل دیگرى مانند سالن مطالعه و نمازخانه استفاده کنید.

30 . حتى المقدور از آوردن میهمان به حجره بپرهیزید.

31 . بدون اجازه به وسائل هم حجره اى خود دست نزنید.

دسته ها : حجره
جمعه بیست و پنجم 11 1387

حجره

دراصطلاح طلبگی وحوزوی به اتاقی گویند که منسوب به طلبه ها است

بستگی داره به تعداد افراد دراون اتاق

یکی کمه ،5 تاش زیاده

یادش به خیرسال اول طلبگی ما 3 نفربودیم

من وحمزه ویونس
دسته ها : حجره
جمعه بیست و پنجم 11 1387
X