خوب كه فكر مي كنم، به خودم حق مي دهم. با اين همه، باورم نمي شود...

خوب كه فكر مي كنم، به خودم حق مي دهم. با اين همه، باورم نمي شود كه به اين راحتي دستم به خون بيگناهي آلوده شده باشد؛ اما او هم بي تقصير نبود. زندگي را برايم جهنم كرده بود و لحظه بلحظه زندگي را برايم تنگتر مي كرد.


گوشش بدهكار فريادهايم نبود. دست از سرم بر نمي داشت. به هيچ صراط مستقيمي نبود. اين آخريها حسابي موي دماغم شده بود كه كارش را تمام كردم.

از زندگي سير شده بودم، حاضر نبودم حتي يك لحظه ديگر تحملش كنم. يا بايد خودم را مي كشتم، يا آن بدذات را؛ و خوشبختانه راه دوم را انتخاب كردم. چرايش را نمي دانم؛ شايد به  اين سبب كه ضعيفتر بود و راحت تر جان مي داد.

به هر حال، وقتي براي آخرين بار سراغم آمد، گذاشتم زمزمه هاي چندش آورش تمام شود. ياد آن لحظاتي كه عذابم مي داد و من هيچ دم بر نمي آوردم، رودي از خون در مقابل چشمانم رژه رفت. همان لحظه جسم سنگيني را كه از قبل آماده كرده بودم بر فرق سرش كوبيدم؛ آنچنان كه خون سرخش روي دستم پاشيد.

آخرين نگاهش هيچ گاه از صفحه ذهنم پاك نمي شود. هيچ اثري از پشيماني در آن نبود. هنوز هم موذي بود و عذاب آور. سرانجام دست و پايش از حركت ايستاد؛ اما نيشش هنوز باز بود. گويي به عذاب وجدان بعد از اين من پوزخند مي زد. باز هم نگاهي به جسد بيجانش كردم. ديگر سرد سرد شده بود. انگار هيچ وقت زنده نبود و نفس نمي كشيد؛ اما قيافه اش مظلوم شده بود و ترحم انگيز.
حال كه گذشت؛ اما خوب كه فكر مي كنم، دلم به حالش مي سوزد، پشه بيچاره!...!

دسته ها :
چهارشنبه دوم 8 1386

کلیپ زیبای مقام معظم رهبری (دامت برکاته)1

تهیه وتنظیم :shiraz110

دانلود

 

دسته ها :
جمعه ششم 7 1386

میلاد با سعادت امام حسن مجتبی (علیه السلام)مبارک

دانلود مولودی

دسته ها :
پنج شنبه پنجم 7 1386

image

                               وصيت‏خديجه   

  حضرت خديجه (س) سه سال قبل از هجرت بيمار شد . پيغمبر (ص) به عيادت وى رفت و فرمود : اى خديجه ، «اما علمت ان الله‏قد زوجنى معك فى الجنه‏» ; آيا مى‏دانى كه خداوند تو را دربهشت نيز همسرم ساخته است ؟ !

آنگاه از خديجه دل جويى و تفقد كرد ; او را وعده بهشت داد ودرجات عالى بهشت را به شكرانه خدمات او توصيف فرمود .

چون بيمارى خديجه شدت يافت ، عرض كرد : يا رسول الله ! چندوصيت دارم : من در حق تو كوتاهى كردم ، مرا عفو كن .

پيامبر (ص) فرمود : هرگز از تو تقصيرى نديدم و نهايت تلاش‏خود را به كار بردى . در خانه‏ام بسيار خسته شدى و اموالت را درراه خدا مصرف كردى .

عرض كرد : يا رسول الله ! وصيت دوم من اين است كه مواظب اين‏دختر باشيد . و به فاطمه زهرا (س) اشاره كرد . چون او بعد ازمن يتيم و غريب خواهد شد . پس مبادا كسى از زنان قريش به اوآزار برساند . مبادا كسى به صورتش سيلى بزند . مبادا كسى بر اوفرياد بكشد . مبادا كسى با او برخورد غير ملايم و زننده‏اى داشته‏باشد .

اما وصيت‏سوم را شرم مى‏كنم برايت‏بگويم . آن را به‏فاطمه عرض مى‏كنم تا او برايت‏بازگو كند . سپس فاطمه را فراخواند و به وى فرمود : «نور چشمم ! به پدرت رسول الله بگو :مادرم مى‏گويد : من از قبر در هراسم ; از تو مى‏خواهم مرا درلباسى كه هنگام نزول وحى به تن داشتى ، كفن كنى .»

پس فاطمه زهرا (س) از اتاق بيرون آمد و مطلب را به پيامبر(ص) عرض كرد . پيامبر اكرم (ص) آن پيراهن را براى خديجه‏فرستاد و او بسيار خوشحال شد . هنگام وفات حضرت خديجه ، پيامبراكرم (ص) غسل و كفن وى را به عهده گرفت . ناگهان جبرئيل درحالى كه كفن از بهشت همراه داشت ، نازل شد و عرض كرد : يا رسول‏الله ، خداوند به تو سلام مى‏رساند و مى‏فرمايد : «ايشان اموالش‏را در راه ما صرف كرد و ما سزاوارتريم كه كفنش را به عهده‏بگيريم .»

                                وفات خديجه (س)            

خديجه در سن 65 سالگى در ماه رمضان سال دهم بعثت در خارج ازشعب ابوطالب جان به جان آفرين تسليم كرد . پيغمبر خدا (ص)شخصا خديجه را غسل داد ، حنوط كرد و با همان پارچه‏اى كه جبرئيل‏از طرف خداوند عزوجل براى خديجه آورده بود ، كفن كرد . رسول‏خدا (ص) شخصا درون قبر رفت ، سپس خديجه را در خاك نهاد وآنگاه سنگ لحد را در جاى خويش استوار ساخت . او بر خديجه اشك‏مى‏ريخت ، دعا مى‏كرد و برايش آمرزش مى‏طلبيد . آرامگاه خديجه درگورستان مكه در «حجون‏» واقع است .

رحلت‏خديجه براى پيغمبر (ص) مصيبتى بزرگ بود ; زيرا خديجه‏ياور پيغمبر خدا (ص) بود و به احترام او بسيارى به حضرت محمد(ص) احترام مى‏گذاشتند و از آزار وى خوددارى مى‏كردند .

                               ياد خديجه                     

رسول خدا (ص) با اين كه بعد از رحلت‏حضرت خديجه (س) بازنانى چند ازدواج كرد ; ولى هرگز خديجه را از ياد نبرد . عايشه‏مى‏گويد : هر وقت پيغمبرخدا (ص) ياد خديجه مى‏افتاد ، ملول وگرفته مى‏شد و براى او آمرزش مى‏طلبيد . روزى من رشك ورزيدم وگفتم : يا رسول الله ، خداوند به جاى آن پيرزن ، زنى جوان وزيبا به تو داد .

پيغمبر (ص) ناگهان بر آشفت و خشمگينانه دست‏بر دست من زد وفرمود : خدا شاهد است‏خديجه زنى بود كه چون همه از من رومى‏گردانيدند ، او به من روى مى‏كرد ; و چون همه از من مى‏گريختند، به من محبت و مهربانى مى‏كرد ; و چون همه دعوت مرا تكذيب‏مى‏كردند ، به من ايمان مى‏آورد و مرا تصديق مى‏كرد . در مشكلات‏زندگى مرا يارى مى‏داد و با مال خود كمك مى‏كرد و غم از دلم‏مى‏زدود .

حضرت امام صادق (ع) فرمود : «وقتى خديجه از دنيا رفت ،فاطمه كودكى خردسال بود ، نزد پدر آمد و گفت : «يا رسول الله‏امى‏» ; مادرم كجاست ؟

پيامبر (ص) سكوت كرد . جبرئيل نازل شد و گفت : خدايت‏سلام‏مى‏رساند و مى‏فرمايد : به زهرا بفرما ، مادرت در بهشت و در كاخ‏طلايى كه ستونش از ياقوت سرخ است و اطرافش آسيه و مريم هستند ،جاى دارد .

دسته ها :
شنبه سی یکم 6 1386

به نام او
درآستانه ماه مبارک رمضانه...
این ماه رو ایشالا ازخدامی خام نمازوروزه هاتون مقبول درگاه حق واقع بشه ودرثانی درامرتبلیغ ایتام آل محمد(صلی الله علیه وآله وسلم) موفق باشید.
اگردرامرتبلیغ تا الان موفق نبوده ویا موفق بوده فکرمی کنید مطالب تکراری شده چندتاراه حل دارم
اول باید بدونید یه تبلیغ سنتی داریم ویه تبلیغ کلاسیک (مدروز)درسنتی یا همون سبک متداول شما موضوعاتی
ازقبیل نمازوروزه وتوبه ودروغ وغضب و....روکه شاید سالیان ساله علما ومنبریها روش مانور می دن ودیگه شاید برا یه جوون امروزی اون جذابیت قدیم رو نداشته باشه وحتی ازپای منبر فراری بشه
اما سبک دوم :یا سبک جذب مخاطب که الان در مرکز تخصصی تبلیغ قم روش کارمی شه وبا اساتیدی همچون استاد پناهیان ،استاد برادران واستاد ملا نوری وسایر بزرگان تدریس می شه این موارد جهت یادگیری شما مبلغ عزیز خالی ازلطف نباشه....
برا جذب مخاطب چه کنم؟
سوالی که ذهن هر مبلغ مبتدی ویا کارکشته رو مشغول کرده یه چند تاراه حل که یاد گرفتم ومن باب زکاة العلم نشرها بیان می کنم ایشالا اگه شمام راه حلی دارین دریغ نکنین....
درسبک کلاسیک دروحله ابتدایی سراغ موضوع دینی نمی رویم اول می آیم سراغ جامعه می گردی موضوع یابی یا سوژه یابی می کنی...که امرمهم وخطیری است

دسته ها :
چهارشنبه بیست و یکم 6 1386
  • اولین مدل توجه به سوژه های کلامی اعم ازتکیه کلامها ،ضرب المثلها و....برای مثال تکیه کلام بعضی جوانان دبیرستانی:آقا چرا نماز نمی خونی می گه (حسش نیست حال ندارم )حس وحال شده ملاک خب موضوعی که ازاین استخراج می شه ترجمانش لذت است دین راجع به لذت بردن حرف زیاد داره به عنوان راهنمایی سخنرانی استاد پناهیان:با موضوع منطق لذت(شنیدنش خالی ازلطف نیست)

یا استفاده ازضرب المثل :چراغی که به خونه رواست به مسجد حرامه این ضرب المثل با منطق دین خلافه ایثار پس چی؟
کلام نورانی قران ویوثرون بها........خصاصه(ضرب المثل با این آیه منافات دارد)

    • دومین مدل سوژه های رسانه ای:زن سالاری ،مردسالاری کدام ؟ موضوعی که شاید کمتر کسی دوست نداشته باشه اونو دنبال کنه موضوعی که دیگه تو کمتر سریالی شاید گریبانگیر خونواده ها ی ایرانی رونگرفته باشه یه نمونه زن سالاری... بعد می گیم نه زن سالاری نه مرد سالاری بلکه خداسالاری خب خدا سالاری در قرآن چیه :الرجال قوامون علی النساء....

یا سوژه رسانه ای دیگه به عنوان مثال (حاج آقا تقبل الله....)می گیم موضوع قبولی... خدا کی روقبول می کنه
یا اشتبا هات فکری ،گرایشی ،رفتاری می تونه موضوع واقع بشه
درمثال ملاک انتخاب همسر(دوست داشتن ) این اشتباهه (می گیم اونای که عاقلانه ازدواج می کنند می تونن عاشقانه زندگی کنن)بعد ملا کهای ازدواج ...چه رفتارهایی غلطه؟اونا می تونن سوژه سخنرانی خوب باشن
پس یه سخنرانی موفق نگاه تیز بین می خاد(نگاه تیزبین درپیداکردن اشتبا هات)
یا اشتباه رفتاری ...خیلی ازبزرگترا می گن ما خودمون اهل دین ولی بچه هامون نه می خای بدونید مشکل کار چیه؟این موضوع کیه درجا میخکوب نکنه...اشتباهات رفتاری پدران ومادران اشاره به حدیث که از7 سالگی بچه هاتونودینی باربیارید نه17 سالگی اشاره به رفتارغلط والدین که ازکودکی بچه هارودینی بار نمی آرن.

      • استفاده ازسوژه های ملی وفراملی :قضیه انرژی هسته ای، اشاره به موضوع استقامت ،صبر ،تهدیدات (اشاره به خبردروغین ارتحال مقام معظم رهبری (مدظله العالی ) اشاره به موضوع ولایت فقیه

بین المللی: روز عشق که دربعضی مناطق می گیرن می گیم :مگه عشق ندیده ایم ،با عشق خدایی مقایسه کردن

دسته ها :
چهارشنبه بیست و یکم 6 1386
X