پرسش:
عده اي معتقدند اگر جاذبه لذتهاي معنوي به اندازه لذات مادي بود، به طور طبيعي عده بيشتري از مردم به ويژه جوانان به امور معنوي گرايش پيدا مي كردند. آيا واقعاً جاذبه هاي معنوي و مادي ذاتاً در همين مرتبه تاثيرگذار هستند؟
پاسخ:
پيش فرض سؤال فوق اين است كه لذات مادي، پرجاذبه تر، قويتر و نشاط آورتر است براي انسان تا لذات معنوي، نكته اساسي همين جا است كه اين پيش فرض صحت ندارد زيرا لذائذ انسان داراي مراتب است وهر مرتبه اي آثار و نتايج خاص خود را دارد.
لذت درامور مادي پايين ترين مرتبه لذت را دارا مي باشد، يعني هرگاه متعلق لذت يكي از امور مادي مانند: اكل، شرب، امور غريزي و جنسي ... باشد اين لذت را مادي گويند و به لحاظ رتبه پايين ترين مرتبه لذت به حساب مي آيد.
از مهمترين شاخص هاي لذائذ دنيوي و مادي مي توان به مواردي همچون محدوديت، موقتي و ناپايدار بودن و عدم ارضا و تكامل روح انسان و... اشاره كرد. اين درحالي است كه لذايد معنوي دريك جايگاه رفيعي قراردارد كه مي تواند لذايذ مادي را تحت پوشش خود قرار دهد به بيان ديگر لذائذ معنوي در صورتي كه درك و از آنها به نحو مطلوب بهره برداري شود، انسان ديگر لذتهاي مادي را لذت به حساب نمي آورد. و به مصداق« اگر لذت ترك لذت بداني- دگر لذت نفس لذت نداني» اگر كسي حلاوت لذائذ معنوي را بچشد بيشترين تلاش و همت خود را معطوف به لذائذ غير مادي مي نمايد. از مهمترين شاخص هاي لذائذ معنوي، عدم محدوديت، دائمي و پايدار بودن و ارتقا و كمال روحي و معنوي و... را مي توان برشمرد. لذا در لسان ادعيه براين نكته تاكيد شده كه اللهم اذقني حلاوه مناجاتك. خدايا به من شيريني و حلاوت عبادت و مناجات خودت را بچشان.
درهمين رابطه استاد شهيد مرتضي مطهري (ره) اين موضوع را به نحو زيبايي تبيين مي نمايد كه حسن ختام مطلب را به بيان شيواي اين استاد بزرگوار به پايان مي بريم.»
«انسان دو گونه لذت دارد، يك نوع، لذتهايي است كه به يكي از حواس انسان تعلق دارد، كه در اثر برقراري نوعي ارتباط ميان يك عضو از اعضاء با يكي از مواد خارجي حاصل مي شود، مانند لذتي كه چشم از راه ديدن، گوش از راه شنيدن، دهان از راه چشيدن و لامسه از راه تماس مي برد.
نوع ديگر، لذتهايي است كه با عمق روح ووجدان آدمي مربوط است و به هيچ عضو خاص مربوط نيست و تحت تاثير برقراري رابطه با يك ماده بيروني حاصل نمي شود، مانند لذتي كه انسان از احسان و خدمت، يا از محبوبيت و احترام و يا از موفقيت خود يا موفقيت فرزند خود مي برد، كه نه به عضو خاص تعلق دارد و نه تحت تاثير مستقيم يك عامل مادي خارجي است.
لذات معنوي، ازلذات مادي، هم قويتر است و هم ديرپاتر. لذت عبادت و پرستش خدا براي مردم عارف حق پـرست، از اين گونه لذات است. عابدان عارف كه عبادتشان توأم با حضور و خضوع و استغراق است، بالاترين لذتها را از عبادت مي برند. در زبان دين، از «طعم ايمان» و «حلاوت ايمان» ياد شده است. ايمان، حلاوتي دارد فوق همه حلاوتها. لذت معنوي، آن گاه مضاعف مي شود كه كارهايي از قبيل كسب علم، احسان، خدمت، موفقيت و پيروزي از حس ديني ناشي گردد و براي خدا انجام شود و در قلمرو «عبادت» قرارگيرد.(1)

1- انسان و ايمان، صص 43و 44


دسته ها :
شنبه هفدهم 6 1386
X